عملیات شناسایی نیروهای علی هاشمی
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۳۱۶۷۹
هوری حکایت مردی است که هور را پل پیروزی کرد و تا پایان کار، بر سر این پیمان ایستاد. او تا لحظه آخر در هور ماند تا مشعل هدایتی باشد برای راهیان نور و همه آیندگان.
خبرگزاری میزان - شهید «علی هاشمی» از جمله کسانی است که با شنیدن «أین عمار» سر از میان نیزارهای هور بلند کرد و به ندای مظلومیت ولی زمان خود لبیک گفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حاجی در برنامههای شناسایی هم به دنبال نیروسازی بود. از برادران عرب و بومی منطقه بهترین نیروهای عملیاتی و اطلاعاتی را تربیت میکرد.
یک بار با حاجی برای شناسایی تا نزدیک سنگرهای دشمن رفتیم. در حال بررسی منطقه بودیم که به حاجی گفتم: عراقیها رو ول کن، با اینها چی کار کنیم؟! حاجی حواسش به سنگر دشمن بود و متوجه حرف من نشد.
مجبور شدم دست حاجی را بگیرم. این بار وقتی سرش را چرخاند، متوجه حرفم شد. مقابل ما حدود چهل تا سگ گرسنه با زبانهای آویزان بودند. حاجی هم مثل من خشکش زد! آهسته گفتم: حاجی، عراقیها اینجا نیستند، با این سگها چه کار کنیم؟ ما یک اسلحه بیشتر همراهمان نیست. حاجی گفت:» اشکالی نداره، شلیک میکنیم و بعدش فرار میکنیم»؛ و بعد اینکار را کردیم.
مدتی بعد قرار شد منطقه طلائیه را از ارتشیها تحویل بگیریم تا جزء محدوده فعالیت ما بشود. در جلسهای که به همین منظور تشکیل شد، متوجه شدیم که نقشه شناسایی و اطلاعات ما با اطلاعات برادران ارتش متفاوت است.
حاجی برای حل این مشکل، من را از نیروهای تیپ ۳۷ انتخاب کرد تا با دو نفر از نیروهای ارتش برای شناسایی به منطقه بروم تا اختلاف بر طرف شود.
ارتشیها از من پرسیدند: اسلحه که همراهت هست؟ من هم که حاضرجوابیام بین بچهها مشهور بود گفتم: نه، کسی که شناسایی میره اسلحه نمیخواد.
با این جمله، گروهبان ارتشی از همان ابتدای خاکریز بسمالله را گفت و جلو افتاد! بعد به پشت سرش اشاره کرد و گفت: شتری بیاین.
من هم که تا آن موقع چنین اصطلاحی را نشنیده بودم با تعجب پرسیدم شتری چیه؟ گروهبان گفت بیا دنبالم ببین شتری چیه؟ با شتری رفتن صد متر را دو ساعته طی کردیم! یک پا میگذاشتند زمین و یک پا نمیگذاشتند! تا اینکه صبرم تمام شد و گفتم: اینطوری که نمیشه، اگه ما بخوایم تا خاکریز عراقیها برسیم یک ماه طول میکشه، حالا شما بیایین دنبال من تا بگم شتری چیه؟
گروهبان پرسید: چه جوری برادر؟ من هم گفتم: بیایین، من الان روش اسبی رو به شما یاد میدم! بعد شروع کردم به دویدن. گروهبان هم دائم با صدایی آهسته میگفت: برادر، برادر، نکن این کار رو، خطرناکه، نباید بدویم و ....
در همین بین که گروهبان دائم اخطار میداد گفتم: این هم سیم خاردار عراقیها، مگه قرار نبود تا اینجا بیاییم. گروهبان هم با تعجب دست کشید به سیم خاردار و گفت: یعنی ما تا اینجا اومدیم؟
با وجود مخالفت گروهبان ارتشی، وارد میدان مین شدم و کار شناسایی را تکمیل کردم. موقع برگشت به برادرهای ارتشی گفتم: حالا میخواید شتری برگردیم یا اسبی؟ بالاخره در برگشت هم اسبی آمدیم و اختلاف نقشهها برطرف شد. بیشتر بخوانید: هوش و ذکاوت علی هاشمی در حد یک فرمانده با سابقه بود
انتهای پیام/
برچسب ها: شهید علی هاشمی علی هاشمی هوریمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: شهید علی هاشمی علی هاشمی هوری علی هاشمی عراقی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۳۱۶۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هاشمی نسب به کمیته اخلاق احضار شد
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا و به نقل از سایت فدراسیون فوتبال، با اعلام کمیته اخلاق، مهدی هاشمی نسب، مربی تیم فوتبال استقلال تهران جهت ادای پارهای از توضیحات باید روز ۲۶ اردیبهشت ماه در این کمیته حضور داشته باشد.
انتهای پیام/